تحلیل هاداستان مدیریتی
مدیریت اقتصادی هخامنشیان؛ تمرکز بر تولید ملی
همه ما از قدرت نظامی و نظم و انظباط ایران در دوران هخامنشیان اطلاع داریم. هرچند که مادها را باید نخستین سلسلهای بدانیم که با پیشینه آریایی، بر فلات ایران مسلط شدند و توانستند ملل قدرتمند اطراف را، مانند آشور، مقهور قدرت خود کنند، اما این هخامنشیان بودند که توانستند سرزمینی بزرگ را به وجود بیاورند؛ سرزمینی متشکل از اقوام مختلف که زیر پرچم ایران به راحتی روزگار میگذراندند. هخامنشیان در تدوین قوانین و تنظیم امور اداری نیز، ابتکاراتی داشتند که آنها را بر داشتههای پیشینیان افزودند و به این ترتیب، توانستند سرزمین وسیعی را که با تدبیر و شمشیر به دست آورده بودند، حفظ کنند. بدیهی بود که بقای این سرزمین گسترده که از مدیترانه تا چین امتداد داشت، بدون هوشیاری و البته حفظ اقتدار حاکمیت به خطر میافتاد. چنانکه پس از مرگ کمبوجیه، پسر کورش و ادعا و شورش گئومات مُغ که خود را بردیا، فرزند دیگر بنیانگذار سلسله هخامنشی معرفی میکرد، اگر کیاست و شجاعت داریوش و خاندانهای همراه وی نبود، اثری از آثار سرزمین وسیع ایرانی که هخامنشیان به وجود آورده بودند، باقی نمیماند. پس از غلبه ایرانیان بر آناتولی و همسایهشدن با یونانیها، درگیریهایی میان دوطرف آغاز شد که به جنگهای بزرگ و کوچک بسیاری انجامید. فرمانروایان هخامنشی سعی میکردند با سیاستی زیرکانه، هم مانع از زیادهطلبیهای دولت-شهرهای یونانی شوند و هم، موقعیت داخل کشور را باثبات نگه دارند.
مدیریت اقتصادی هخامنشیان؛ تمرکز بر تولید ملی
از توانمندی های نظامی و قضایی حکومت هخامنشیان که به وسیله کوروش کبیر (که براساس تحقیقات متخصصان این عرصه، همان ذوالقرنین است) بنیان نهاده شده بود، هیچ کس بی اطلاع نیست. اما در این نوشته کوتاه قصد داریم بر بعد دیگری از حکومت هخامنشیان تمرکز کنیم: مدیریت اقتصادی و سیاست های تولیدی.
در دوران تقابل حکومت هخامنشیان با حکومت های یونانی، یکی از مواردی که مورد توجه هخامنشیان قرار گرفت و برای حفظ و ثبات کشور بر آن پای فشردند، تکیه بر اقتصاد و تولیدات داخلی بود. گزارشهای محدودی که از این دوره و به واسطه تاریخنگاران رومی و یونانی به دست ما رسیدهاست، نشان میدهد که هخامنشیان نسبت به ورود کالاهای یونانی به کشور و بهویژه میوههای تولید همسایه غربی حساسیت داشتند.
«آثنایُس»، مورخ رومی که در سده دوم میلادی کتاب «بزم فرزانگان» را به رشته تحریر درآورد، در متن خود و به نقل از مکتوب «دینُن»، مورخ یونان باستان، مینویسد که خشایارشا(پسر داریوش) دوست داشت انواع میوهها از گوشه و کنار ایران، بر سفرهاش گذاشته شود و معتقد بود که خوردن و نوشیدن هر چیزی که از ایران نباشد، بر فرمانروایان ایرانی حرام است. او چنان در این امر جدی بود که این موضوع را به قانونی تبدیل کرد که پس از او نیز، با جدیت اعمال میشد.
در این مورد، روایت دیگری نیز نقل شده است که روزی، یکی از خدمتگزاران برای «پسخوراک»(دسر) فرمانروای هخامنشی، در سفره او انجیر خشک آتِنی(یونانی) گذاشته بود. هنگامی که خشایارشا متوجه شد آن انجیر از ایران نیست، از خوردن آن امتناع و ورود این میوه را به بازار قدغن کرد و دستور داد تا کشاورزان ایرانی، آن را در باغهای خود پرورش دهند تا از این پس ناچار نباشند آن را از بیگانگان خریداری کنند.
این رویکرد در دوره هخامنشی، با شدت و حدت فراوان دنبال شد و ثمره آن، کشت و زرع انواع محصولات کشاورزی جدید و رونق بازار آنها در کشور بود. در واقع باید این رفتار فرمانروایان هخامنشی را، نوعی نبرد اقتصادی در برابر محصولات وارداتی بدانیم، نبردی که با قدرت دنبال شد و نتایج مثبتی برای کشور در پی داشت.
سارا پوراحمدی