دستهبندی نشده
روایتی از برکناری و عزل در مدیریت اسلامی
روایتی از برکناری و عزل در مدیریت اسلامی
یکی از موضوعات بسیار مهم و سؤالبرانگیز در مدیریت اسلامی، برکناری و عزل یک مدیر است. البته پیش از آن بد نیست به این سؤال هم پاسخ بدهیم که آیا در اسلام بازنشستگی وجود دارد؟ پاسخ به این شکل است که ما اصلاً در اسلام بازنشستگی یا خستگی، تنبلی و بیکاری نداریم. لذا در سیره ائمه مشاهده مینمایید که هیچگاه از کار دست نکشیدند و مرخصی یا بازنشستگی نداشتند. حضرت علی (ع) باوجودآن مقامات معنوی و گرفتاریهایی که در زمان حکومتشان داشتند، هیچگاه از حفر چاه و زراعت در نخلستانها و کار و تلاش دست نکشیدند. متأسفانه فهم عموم مردم جامعه از تلاش و کار مترادف با ثروتاندوزی در ادبیات دینی ما شده است درحالیکه در ادبیات دینی دو مفهوم نزدیک به هم داریم؛ یکی ثروت آفرینی و دیگری ثروتاندوزی. ثروت آفرینی در اسلام ممدوح است اما ثروتاندوزی مذموم است، پس یک مسلمان بایستی برای ثروت آفرینی در جامعهاش کوشش نماید و بهاصطلاح اقتصاددانان سعی کنند، کیک اقتصاد را بزرگتر کند. در روایات و آیات قرآن نمونههای فراوانی از این توصیهها به تلاش و کوشش را داریم. ازجمله آیه 39 سوره نجم «وَأَنْ لَيْسَ لِلْإِنْسَانِ إِلَّا مَا سَعَى» و حدیثی از امام موسی کاظم که میفرمایند: مثل اعمل لدنيا كانك عيشه ابدا و اعمل لآخرتک كانك تموت غداً.
حال که دانستیم خستگی و بازنشستگی در اسلام وجود ندارد و بر کار و تلاش در همه حال توصیهشده است، پس فهمیده میشود که برکناری یا عزل یک مدیر به بهانه بازنشستگی مغایر با مفاهیم دینی ماست . در ادامه به تعدادی از دلایلی که میتوان بهواسطه آنیک مدیر را برکنار کرد، اشاره میکنیم:
- نارضایتی و شکایت مردم از آن مدیر: برکناری علاحضرمی از ولایت بحرین توسط پیامبر، برکناری سعید بن ابی وقاص توسط خلیفه دوم، برکناری یکی از والیان توسط امیرالمؤمنین در پی شکایت زنی به نام سوده همدانی.
- ناتوانی در انجاموظیفه و کمتجربگی(فقدان ظرفیت وجودی متناسب با آن مسئولیت؛ سعهصدر): برکناری محمد بن ابی بکر استاندار مصر توسط امیرالمؤمنین
- فساد اقتصادی: برکناری ابواللیث توسط پیامبر، برکناری زیاد بن ابیه از جانشینی استانداری بصره توسط امیرالمؤمنین
- فساد اخلاقی: برکناری منذر بن جارود از فرمانداری توسط امیرالمؤمنین
- فساد سیاسی: برکناری معاویه از شام توسط امیرالمؤمنین
- عدم اهلیت: برکناری ابوموسی اشعری از ولایت و قضاوت کوفه توسط امیرالمؤمنین، برکناری قاضی شریح از منصب قضاوت توسط امیرالمؤمنین
- قانونشکنی: برکناری ابوالاسد دوئلی توسط امیرالمؤمنین از منصب قضاوت، چون صدایش را از متحاکمان بالاتر برده بود.
- مردمی نبودن: عدم رعایت برخی از مسائل اجتماعی مانند عیادت از بیمار و هم نشینی با محرومان
- شراب خواری و فسق آشکار
- ترفیع و استفاده از تجارب شان در سطوح بالاتر: برکناری عمروبن ابوسلمه مخزومی
- وجود اصلح: برکناری محمد بن ابی بکر توسط امیرالمومنین به علت وجود مالک اشتر
منابع:
- من لايحضره الفقيه، شیخ صدوق، ج ۳، ص ۱۵۶
- مدیریت از منظر کتاب و سنت؛ سید صمصام الدین قوامی