مکتب مدیریت اسلامی
مدیریت و فرهنگ اسلامی
مدیریت و فرهنگ اسلامی:
فرهنگ های مختلف بافته هایی از اندیشه ها اعتقادات و روشهای زندگی افراد هستند. فرهنگها هر یک به نوبه خود در اقدام و عمل مدیریت تاثیر گذار هستند. در این رابطه مدیریت تطبیقی که یکی از شاخه های مهم علم مدیریت است ارائه شده است. در مدیریت تطبیقی تلاش می شود تئوری های مختلف مدیریت در میان فرهنگ های مختلف به تصویر کشیده شود و نشان داده شود که فرهنگ ها و ویژگی های متنوع هر کشور چگونه می تواند بر عرصه ی اقدام مدیریت تاثیر گذار باشد. به هر حال فرهنگ اسلامی نیز ویژگی های خاص خود را دارد که در سطحی از آن ویژگی های کشورهای مختلف نیز بر آن تاثیر گذار است. در این مقاله تلاش شده است به سطحی از فرهنگ اسلامی پرداخته شود که متاثر از ویژگی های اقلیمی و سایر ویژگی های کشورها که متاثر از دین نیست نباشد. در این راستا در ادامه پس از تبیین فرهنگ و فرهنگ اسلامی تلاش می شود تصویری از ارتباط فرهنگ با مدیریت اسلامی ارائه شود.
تعریف فرهنگ و فرهنگ اسلامی
در آثار کهن ايران واژه فرهنگ به معنى ادب و تربيت به کار رفته است. بعلاوه، توجه انسانشناسان و جامعهشناسان و فلاسفه به فرهنگ و فرهنگشناسى سبب ارائه تعاريف گوناگونى از اين مقوله مهم انسانى شده است، بهنحوى که گفته مىشود تاکنون بيش از ۳۰۰ تعريف از فرهنگ ذکر شده است.
باید افزود مفهوم فرهنگ در ايران پيشينه طولانى دارد، و اين امر را مىتوان در بررسى و مطالعه آثار نويسندگان و پژوهشگران اين سرزمين بهدست آورد. واژه فرهنگ از دو جزء ‘فر’ و ‘هنگ’ تشکيل شده است. ‘فر’ به معنى نيروى معنوي، شکوه، عظمت، جلال، و درخشندگى است. علاوه بر اين ‘فر’ پيشوند است که در اين صورت بهجاى معنى جلو، بالا و پيش مىنشيند. در اينجا ‘فر’ در معنى پيشوند به کار برده مىشود.
بعلاوه در تعریف فرهنگ اسلامی نیز باید افزود که هرگاه منظور از فرهنگ مجموعه ي عقايد، باورها، الگوها و راه و رسم زندگي باشد، فرهنگ اسلامي عبارت خواهد بود از:
مجموع عقايد، باورها، ارزشها، آداب و رسوم، الگوها، روش و شيوه هاي عمل متّخذ از قرآن کريم و سنّت معصومين عَلَيْهِمُ السّلامُ.”
و هرگاه معناي فرهنگ به “دستاوردهاي بشر و ميراث اجتماعي بودن آن” وسعت يابد، فرهنگ اسلامي عبارت خواهد بود از “مجموع آثار مثبت مادي و غير مادي جوامع اسلامي که افراد آن عقايد، باورها، ارزشها، آداب و رسوم، الگوها و شيوه هاي عمل خود را از قرآن کريم و سنّت معصومين عَلَيْهِمُ السّلامُ اخذ نموده باشند و در پيروي از آن هيچ گونه کوتاهي عمدي بعمل نياورند”.
همچنین فرهنگ اسلامی ویژگی هایی قابل توجهی دارد که از جمله آنها ویژگی های سه گانه ذیل است.
جامعيت: با توجه به اينكه، فرهنگ، با نوع انسان سر و كار دارد و در صدد قوام بخشيدن به زندگي آدمي است، بايد به گونهاي جامع و فراگير باشد كه همة انسانها را با هر رنگ و نژادي زير پوشش بگيرد و خواستههاي به حق آنان را اشباع كند و مكتب اهل بيت، در تئوري و عمل از چنين خصوصيتي برخوردار است.
سرشاري و بينيازي: فرهنگ اصيل، بايد تمام زوايا و ابعاد گوناگون زندگي بشري را پركند و خواستههاي فطري و غرايز طبيعي او را بگونهاي معقول، ارضا نمايد؛ ميان او و پروردگارش از يكسو و بين او و پديدههاي اطرافش از سوي ديگر ارتباط برقرار سازد و تكامل مادّي و تعالي روحي او را تضمين كند. روشن است كه اگر فرهنگي غني و پربار نباشد يا در بستر تربيت و آموزش خويش به فرهنگ-هاي ديگر محتاج باشد، از عهدة ايفاي مسئوليت خود، برنخواهد آمد.
جاودانگي: فرهنگ اهل بیت همان فرهنگ ناب محمدي و اسلام اصيل، واقعي، ريشهدار و جاويدان است، نه چون فرهنگ هاي سطحي و بيريشه، كه زدودني و نابود شدني هستند.
ارتباط فرهنگ اسلامی و مدیریت اسلامی
همانطور که پیش از این نیز تبیین شده است مدیریت اسلامی به صورت ذیل تعریف شده است:
مدیریت اسلامی؛ به معنای خاص: تعریف ذکر شده برای مدیریت در بالا، به نحوی که ۱- در عرصههای هنجاری براساس قوانین اسلامی، ۲- در عرصههای نگرشی بر اساس اعتقادات اسلامی و ۳- در عرصه های رفتاری (بدون باید و نباید الزامی) براساس اخلاق اسلامی باشد. ۴- در عرصههایی که به فرد واگذار شده است (منطقه الفراغ) با آموختن درس های عملیاتی از سیره و رفتار معصومین باشد (تعریف مدیریت اسلامی)
از دیگر سو می دانیم که مدیریت یک علم اجتماعی اجرایی است پس برای اجرا و عملیاتی شدن باید در میان مردم مورد پذیرش قرار بگیرد. همین امر، وجود هماهنگی تئوری های مدیریتی با فرهنگ هر بوم را ضروری می کند. باید توجه داشت که میان مولفه های فرهنگی و مولفه های مکتبی لااقل در علم مدیریت تفاوت وجود دارد.