مکتب مدیریت اسلامی
مدیریت اسلامی چیست
مدیریت اسلامی سازوکاری برای رشد است، رشد در همه ابعاد، اما بیش از هر چیز باید توجه داشت که تعیین جهت کلی و چیستی این رشد با مدیریت نیست، مدیریت اسلامی تنها بهتر کننده (نه تسهیل کننده) راه این رشد است.
چیستی مدیریت اسلامی:
در رابطه با چیستی مدیریت اسلامی تا کنون نظرات مختلفی ارائه شده است. پیش از این تعاریف مختلفی از مدیریت اسلامی ارائه شد، و بیان شد که هر یک از عالمان دینی و اساتید مدیریت نظرات مختلفی در رابطه با تعریف مدیریت اسلامی دارند. اما مسئله چیستی کمی نظری تر بوده و تقریبا بسیاری از این افراد به طور کلی از پرداختن به آن صرفه نظر می کنند. به هر روی هنگامی که می خواهیم به این سوال پاسخ دهیم که مدیریت اسلامی چیست ؟ باید در نظر داشته باشیم که مدیریت اسلامی را بر اساس ماهیت آن که یک علم کاربردی و هدف مند است مورد توجه قرار دهیم.
به همین منظور در این مقاله بر اساس هدف و غایت مدیریت اسلامی و اینکه مدیریت اسلامی چگونه این غایت و هدف را تامین می کند به چیستی آن پرداخته ایم. اما پیش از هر چیز بهتر است ببینیم مدیریت اسلامی چه چیزی نیست
مدیریت اسلامی چه چیزی نیست
مهمترین چیزی که پیش از همه باید تاکید کنیم که مدیریت اسلامی نیست، نگاه مرسوم رویکردی به مدیریت اسلامی است. بسیاری در نهایت ساده انگاری بیان می کنند که: بعضی رویکرد قرآنی دارند و مسائل مدیریتی را از دید قرآن بررسی می کنند، بعضی رویکرد حدیثی دارند و مسائل را از دیدگاه احادیث بررسی می کنند، بعضی رویکرد سیره ای، فقهی، کلامی، فلسفی و ….
این خوانش ساده انگارانه این گونه مفروض داشته است که گویی مدیریت اسلامی یک مسئله نظری و بدون ارتباط به عرصه عمل است و هر کسی براساس سلیقه و میل خود می تواند چیزی از اسلام را با بخشی از آن گره زده و نظری بدهد
اما حقیقت بسیار متفاوت از این خوانش ساده انگارانه است. مدیریت اسلامی بر اساس موضوع و جایگاهش علمی مبتنی بر عمل است.
از آنجا که مدیریت اسلامی یک علم عملیاتی است و با توجه به نگرش نظام مند و مبناگرایی هر بعد از مدیریت اسلامی را باید با ابعاد متناظر با خود در معارف اسلامی گره زد، بر همین اساس است که در تعریف مدیریت اسلامی نیز گفته شده است:
فرایند تعیین اهداف میانی و راه اندازی و حفظ ساز وکاری برای رسیدن به اهداف عالی به نحوی که ۱- در عرصه های هنجاری براساس قوانین اسلامی، ۲- در عرصه های نگرشی بر اساس اعتقادات اسلامی و ۳- در عرصه های رفتاری (بدون باید و نباید الزامی) براساس اخلاق اسلامی باشد. ۴- در عرصههایی که به فرد واگذار شده است (منطقه الفراغ) با آموختن درس های عملیاتی از سیره و رفتار معصومین باشد (مثلا وجوب و استحبابی برای هیچ شکل سازماندهی و ساختار سازمانی خاص وجود ندارد، اما می توان به منظور یافتن درس های عملیاتی از سیره حضرت علی ع – استفاده کرد و مثلا شرطه الخمیس را به عنوان یک شکل سازماندهی خاص الگو قرار داد – با همان هدفی که در مدیریت غربی رفتار امثال فورد یا استیو جابز را الگو قرار می دهند (تعریف مدیریت اسلامی)
از سوی دیگر می توان مدیریت اسلامی را براساس زیرمجموعه ها یا وظایفی که یک مدیر از منظر اسلامی دارد تعریف کرد. می دانیم تعریف مرسوم برای مدیریت غربی نیز چنین تعریف است. اما یک نکته قابل توجه در اینجا این است که مدیریت اسلامی در عرصه عمل هنوز پیکره کامل خود را نیافته است و چنین تعریفی نیاز به پشتوانه ای وسیع از آثار تخصصی در عرصه های مختلف مدیریت اسلامی دارد که چنین چیزی هنوز برای مدیریت اسلامی موجود نیست.
مدیریت اسلامی چیست ؟
همانطور که پیش از این نیز اشاره رشد، سوال از چیستی به صورت معمول نیازمند پاسخی عمیق و مبنایی است. واضح است برای پاسخ به این سوال باید به دو بخش اصلی این عبارت بپردازیم. به عبارت بهتر باید بیان کنیم که مدیریت چیست و اسلام چیست؟ در این رابطه باید توجه داشت که خوانش های مختلفی از مدیریت و اسلام وجود دارد. در رابطه با مدیریت همانطور که پیش از این نیز اشاره شد مدیریت را به مثابه یک فرایند در راستای رشد تعریف کردیم.
اما سوال دیگری که در اینجا مطرح است این است که اسلامی چیست؟
این مسئله نیز به نوبه خود بسیار مورد بحث و بررسی توسط صاحب نظران قرار گرفته و البته اختلاف نظرهای جدی نیز در این زمینه وجود دارد. با این همه اگر اسلام را یک دین همه جانبه که قصد دارد زندگی را از همه جوانب مورد توجه قرار دهد و شیوه و هدف زندگی را سامان دهد در نظر بگیریم؛ آنگاه تعریف مدیریت اسلامی به صورت ذیل می شود:
علم رشد هسته های زنده انسانی