تحلیل مسائل بین المللیتحلیل ها

داستان کشور سنگاپور؛ تحلیلی بر فرایند پیشرفت سنگاپور

از عقب افتادگی تا کشور اول دنیا

تحلیلی از سیر پیشرفت کشور سنگاپور از عقب افتادگی تا رتبه اول جهان

در ابتدا داستانی کوتاه از کشور سنگاپور را بخوانید :
• سنگاپور یک جزیره کوچک و دور افتاده با ۶۴۰ کیلومتر مربع مساحت است.
• در قرن نوزدهم Stamford Raffle، یک افسر جوان بریتانیایی که برای شرکت هند شرقی کار می کرد از کنار جزیره عبور کرد و با پیگیری بسیار شرکت و دولت بریتانیا را متقاعد کرد تا این جزیره را بخرند.
• در جنگ جهانی اول یکی از مراکز نظامی بریتانیا بود.
• در جنگ جهانی دوم به اشغال کشور ژاپن در آمد.
• در سال ۱۹۶۳ این جزیره به کشور مالزی واگذار شد.
• برخی می گویند مالزی این جزیره را در سال ۱۹۶۵ به علت بی مصرف و هزینه بر بودن مستقل اعلام کرد!
• آن کشور در اصل یک مجمع الجزایر پراکنده (63 جزیره) بود که از لحاظ وسعت، صد و نودمین کشور جهان است.
• تا قرن نوزدهم میلادی، یکی از مخوف ترین جنگل های منطقه و محل زندگی تمساح ها بود و تا مدت ها محل تبعید زندانیان خطرناک مالزی و بریتانیا محسوب می شد.
• جزیره ای که منبع در آمد خاصی نداشت و از هیچ گونه منابع طبیعی برخوردار نبود.
• بیش از ۴۰ درصد مردمش معتاد بودند و 50 درصد مردمش سواد نداشتند.
اما اکنون این کشور بدبخت بی پناه، جزو سه کشور برتر دارای بالاترین درآمد سرانه در جهان است و قدرتمندترین پاسپورت دنیا را دارد. ۹۰ درصد مردمش صاحب خانه هستند. تعجب نکنید هنوز صحبت از کشور سنگاپور است .
این کشور چگونه توانست به چنین جایگاهی دست یابد؟
در دنیای سیاست و رهبری و اداره کشور، به هیچ عنوان نمی توان از نام اقای ” لی کو آن یو” (Lee kuan Yew) براحتی گذشت .
آقای ” لی کو آن یو ” به عنوان اولین نخست وزیر این جزیره مستقل انتخاب شد.
وی تصمیم گرفت ، این جزیره بد نام و بی ارزش را به یکی از ارزشمند ترین مکان های دنیا تبدیل کند.
آقای لی کو آن یو، که یک جزیره دور افتاده بی حاصل و بی ارزش را تحویل گرفته بود ، شاید فعالیت های بی شماری انجام داد اما چند فعالیت کلیدی باعث شد تا در کمتر از ۳۰ سال تصمیمش را عملی کند. وی توانست در عرض ۳۰ سال ” کشور فوق پیشرفته ” سنگاپور را تحویل مردم و جهان دهد وو جالبتر اینکه بعد از این فعالیتها ، بعد از ۳۰ سال هم استعفا نمود.
در حال حاضر کشورسنگاپوراز ویژگیهای زیر برخوردار است :
• به عنوان مدرن ترین کشور دنیا انتخاب شده است.
• به عنوان بهترین شهر دنیا برای برگزاری جلسات تجاری
• به عنوان بهترین کشور دنیا برای سرمایه گذاری های بالای ۱۰۰ میلیون دلار
• سومین بازار بزرگ مالی جهان
• سومین بازار بزرگ داد و ستد نفت در جهان بعد از لندن و نیویورک
• دومین بندر پر تردد دنیا برای بارگیری
• ۹۰ درصد مردم سنگاپور صاحب خانه هستند
• دومین رتبه آموزش و پرورش در دنیا برای هفت سال متوالی
• سومین کشور پر درآمد دنیا

تحلیل مدیریت در کشور سنگاپور :

1.ضابطه مندی حاکمیتی
بگذارید به بخشی از ضابطه مندی حاکمیتی آقای نخست وزیر، اشاره کنم.
• در تمام دنیا ، افراد با سواد و هنرمند اهل سنگاپور را شناسایی کرد.
• ” مطمن ترین ” و ” سالم ترین ” افراد ” با سواد ” سنگاپور را به عنوان ” قاضی ” مشخص کرد و قوه قضاییه سنگاپور را به عنوان اولین و قدرتمند ترین نهاد این کشور پایه ریزی کرد. به قوه قضاییه اختیار تام داد تا هر کس را که مستحق مجازات است، بدون هیچ ترس و واهمه مجازات کند من جمله خود شخص نخست وزیر را.
• افراد ” دنیا دیده ” ، ” ‌جوان ” و ” تحصیل کرده” سنگاپور ( چه در خارج و چه در داخل ) را با ” دعوت رسمی ” عضو کابینه کرد و به هیچ عنوان اعضای کابینه را از میان اعضای خانواده و دوستان خود را بر اساس صرفا رفاقت و خویشاوندی انتخاب نکرد.
• ” بهترین ” و” نخبه ترین” افراد را در ” مناصب دولتی” استخدام نمود و حقوقشان را برابر یا حتی بیشتر از بخش خصوصی مشخص کرد.
• “سخت ترین قوانین ” ممکن را در کشور به کار گرفت تا جایی که خیلی از منتقدینش معتقد بودند این قوانین خلاف حقوق انسانی است اما لی کو آن یو، تصمیمش را گرفته بود.
• آقای آن یو، با ” تمام مدیران دولتی” ” اتمام حجت ” کرده بود، ‌در صورت تخلف در سمت و وظیفه دو راه بیشتر ندارند:
o خودکشی
o محاکمه در دادگاه
• اکثر مدیران دولتی اگر مرتکب خطا و یا تخلفی می شدند، راه اول را انتخاب می کردند!
• سنگاپور فضای سرمایه گذاری و حمایت از قراردادهای اقتصادی را به گونه ای محکم کاری کرد که سرمایه‌گذاران به ويژه خارجی ها اطمینان کردند که در صورت بروز مشکل، حقوق آنها ضایع نخواهد شد.
• اکنون این کشور از منظر ” عاری بودن از فساد ” جزو هفت کشور برتر جهان است.
2. جهان پذیری اقتصادی
• تیمی که برای اداره کشور انتخاب شده بودند دریافتند که باید ” استراتژی جهان پذیری” را انتخاب کنند. از جمله چنین کردند:
o سنگاپور خود را تبدیل کرد به مقصدی جذاب برای سرمایه‌گذاران خارجی. به گونه ای که در ابتدای قرن 21، شرکت‌های خارجی 75 درصد تولید و 85 درصد صادرات سنگاپور را محقق می کردند. یک بار دیگر اعداد را بخوانید!
o دولت سنگاپور، زبان انگلیسی را به‌عنوان زبان رسمی کشور انتخاب کرد که منجر به گسترش مبادلات تجاری با کل جهان شد و توانست امکان جذب نیرو کاری تحصیلکرده‌ خارجی را نیز تسهیل کند.
o جمعیت تحصیل کرده و کاربلد این کشور کم بود. این نقص را از راه اعمال سیاست‌های خاص مهاجرتی رفع کردند. جالب است بدانید حدود ۳۰ درصد از جمعیت سنگاپور را خارجی ها تشکیل می دهند. به همین خاطر هرچند سنگاپور تنها 2 همسایه دارد اما موفق شده با بیش از 190 کشور دنیا تعامل پایدار برقرار کند!
4. انضباط مندی اجتماعی
در طی سالیان ، مردم برای توسعه یافتگی به یک ” برنامه شدید انضباطی ” متعهد شده اند:
عبور از خطوط عابر پیاده، آشغال ریختن، سیگار کشیدن در برخی محدوده ها و آدامس جویده را به جایی چسباندن ، نه تنها جرم است که جرایم سنگین مالی و حتی زندان به دنبال دارد.
• افرادی که برای اولین بار، زباله‌هایی کوچک مانند ته سیگار روی زمین بریزند، بیش از یک ميلیون تومان جریمه خواهند شد.
• کسانی که زباله‌های بزرگ‌تر مانند قوطی و بطری نوشابه در سنگاپور روی زمین بیندازند، دادگاهی می شوند.
• حمل مواد مخدر باعث اعدام می شود!
• پلیس سنگاپور این اجازه را دارد که به طور تصادفی از مردم محلی، خارجی‌ها و گردشگران آزمایش اعتیاد بگیرد.
همین سخت گیری های فراوان و اجرای بی رحمانه آن هاست که بر اساس شاخص نظم و قانون که توسط گالوپ منتشر می کند سنگاپور بهترین کشور دنیاست.
4. اهرم سازی مزیت های محدود:
• سنگاپور نه معدنی داشت و نه نفتی، نه زمینی برای کشاورزی و نه نیروی تحصیل کرده و نه شهرتی و نه … بگذارید بگویم هیچ نداشت. فقط یک چیز داشت: “موقعیت خوب جغرافیایی”، کشور در مسیرهای اصلی کشتیرانی جهان قرار داشت. همین مزیت را تبدیل کردند به یک فرصت ، یعنی پول! و اینگونه شدند ‌قطب مهم کشتیرانی در مبادلات تجاری جهان.
• همچنین روی ” گردشگری” سرمایه گذاری کردند: جالب است بدانید سال قبل 16 میلیون گردشگر جذب کردند یعنی سه برابر جمعیت شان. اگر بخواهیم ایران را با آنان مقایسه کنیم ما باید 240 میلیون توریست می داشتیم.
بیاییم صادقانه بپذیریم راه توسعه، الهام گرفتن (و نه کپی کردن) بهترین تجارب جهانی در حوزه کشور‌داری است. آیا نمی خواهیم کمی جدی تر به ” ضابطه مندی حاکمیتی “، ” جهان پذیری اقتصادی “، ” انضباط مندی اجتماعی ” و ” اهرم سازی مزیت های محدود” فکر کنیم؟

کلیدواژه
اینجا محل تبلیغات شماست

مقالات مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Close

Adblock Detected

Please consider supporting us by disabling your ad blocker