تاکنون از دیدگاههای مختلف به عاشورا و قیام امام حسین علیه السلام پرداختهشده است در این مجال سعی داریم با نگاهی نو و با محوریت مدیریت اسلامی و همچنین بااستفاده از نگاهی سیستمی و جامع به معارف اسلامی به این حادثه ماندگار بپردازیم.
هدف از قیام حضرت اباعبدالله را مواردی چون “حکومت” و” شهادت” ذکر کردهاند درحالیکه به نظر میرسد اینها همگی نتیجه آن هدفی باشد که باید از آن درس بگیریم. لذا میتوان گزارۀ زیر را تصریح نمود:
امام حسین علیه السلام بهعنوان یک انسان کامل، هدفشان بازگرداندن جامعه به خط صحیح اسلام بوده است.
با عنایت به گزاره بالا لازم است، دو سؤال پیرامون مدیریت اسلامی مطرح شود؛
- انسان کامل کیست و چه ارتباطی میتواند با مدیریت اسلامی داشته باشد؟
- با عنایت به هدف امام حسین علیه السلام در واقعۀ عاشورا، مختصات هدف یک مدیر اسلامی باید چه باشد و اساساً در مدیریت اسلامی والاترین هدف چیست؟
شهید مطهری در پاسخ به پرسش اول در کتاب انسان کامل میفرمایند:
انسان کامل انسانی است که همۀ ارزشهای انسانی در حد اعلی و بهطور هماهنگ در او رشد کرده باشد.
بر همین اساس است که انسان کامل میتواند الگوی دیگران بشود و به مقام امامت برسد و انسانهای دیگر او را الگو قرار دهند. در مدیریت اسلامی هم با توجه به همین موضوع باید به نکات زیر عنایت داشت:
- مدیری میتواند داعیۀ مدیریت اسلامی داشته باشد که به همۀ ارزشهای انسانی و شرعی توجه داشته باشد. لذا صرفاً توجه به مسائل شرعی و غفلت از دیگر ارزشها یا عکس آن، نمیتواند ثمره مدیریت اسلامی باشد. ثمره مدیریت اسلامی توجه به همۀ ارزشهاست و اگر مدیری نسبت به ارزشهای محیطِ فعالیتش بیتفاوت باشد، دیگر اطلاق مدیریت اسلامی به او گزافی بیش نیست.
- مدیری موفق خواهد بود که در راستای همۀ ارزشهای انسانی گام بردارد و سعی کند همه آنها را بهطور هماهنگ و به حد اعلی برساند. متأسفانه آنچه آفت رایج و فعلی بین سازمانهای کشور است، همین رشد کاریکاتوری سازمان است. مثلاً در سازمانی آنقدر به حجاب و نماز تأکید میشود که از رشد دیگر ابعاد سازمان غفلت میشود و حتی عکس آن؛ یعنی آنقدر بیاخلاقی و دوری از موازین شرعی و حقوقی در سازمانی متداول میشود که فرصتی برای پرداختن به دیگر مسائل سازمان بهخصوص رشد معنوی آن سازمان پیدا نمیشود.
البته این آفت درزمینههای تخصصی مدیریت هم وجود دارد؛ به این معنا که مثلاً سازمانی به بازاریابی بیشتر از دیگر زمینهها توجه کند درحالیکه اساساً سازمانی موفق خواهد بود که در همه زمینههای تخصصی مدیریت(تولید، بازاریابی، منابع انسانی،استراتژی و…) به بهترین و بالاترین کیفیت و به بهصورت هماهنگ توجه شود. اصطلاحاً آن سازمان رشد کاریکاتوری نکند.
- در مدیریت اسلامی فردی که داعیهدار مدیریت اسلامی است، وظیفه سنگینتری بر عهده دارد؛ چراکه علاوه بر تلاش شخصی خودش برای رسیدن به مقام یک انسان کامل باید زمینه را برای رشد دیگران و نائل شدنشان به مقام انسان کامل فراهم کند.
در پاسخ به سؤال دوم باید اینطور توضیح داد، متأسفانه بسیاری از مدیران درک درست و واضحی از اهداف سازمانشان ندارند و دچار نوعی نزدیکبینی شدهاند؛ یعنی به وضعیت فعلی سازمان خویش راضی شدهاند. ابتدا باید تصریح نمود که اگر طبق تصور عامه مردم شهادت را منتهای اهداف دینی و حکومت را منتهای اهداف دنیوی دانست؛ امام حسین علیه السلام هیچکدام از آن دو هدف را در حادثه عاشورا دنبال نمیکرد بلکه آنها را فرع بر اصلاح ساختار جامعۀ دینی میدانست.
لذا اگر در سازمانی قرار باشد مدیریت اسلامی مدنظر قرار گیرد، دیگر هدف آن سازمان نمیتواند کسب سود بیشتر یا خدمت به خلق باشد و هردو فرع بر اصلاح آن سازمان است.
هر سازمان و تشکیلاتی همواره با دو خطر روبرو بوده است؛ خطر دشمنان خارجی و خطر انحراف و اضمحلال دشمنان داخلی.در قرآن کریم هم به این نکته بهصورت توأمان توجه شده است و جهاد را برای هردو لازم میداند و در آیه 7 سوره توبه میفرماید:« يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ جَاهِدِ الْكُفَّارَ وَالْمُنَافِقِينَ». پس ماندگارترین درسی که یک مدیر میتواند از واقعۀ عاشورا بگیرد همان حرکت برای اصلاح درونی و بیرونی سازمان باروحیه جهاد گونه است. این حرکت باید بهگونهای باشد که همچو جهاد و قیام امام حسین علیه السلام برای همگان قابلفهم و درک باشد. پس اگر مدیری مسئولیت قبول نمود و نتوانست تغییری مثبت و قابلفهم برای همه در آن سازمان ایجاد کند؛ دیگر تسبیح و ریش او کارساز نیست. آنچه یک مدیر اسلامی را با دیگر مدیران متمایز میکند، دقیقاً همین روحیۀ جهاد گونه برای اصلاح محیط بیرونی و درونی آن سازمان و تلاش برای ماندگاری و جاودانگی آن فرهنگ است. فرهنگ اصلاح و بهبود در دوران پیادهسازی مدیریت اسلامی در یک سازمان باید همچون قیام عاشورا ماندگار شود.
هدف اصلی قیام سیدالشهدا اصلاح جامعه نبوده است
هدف را باید در سطح تمدنی و اصلاح امت اسلامی مورو توجه قرار داد